www.iiiWe.com » خداوندا...

 صفحه شخصی یحیی بهمنی   
 
نام و نام خانوادگی: یحیی بهمنی
استان: خراسان رضوی - شهرستان: مشهد
رشته: کارشناسی برق - پایه نظام مهندسی: یک
تاریخ عضویت:  1389/04/08
 روزنوشت ها    
 

 خداوندا... بخش عمومی

15



خداوندا
من از تنهایی و برگ ریزان پاییز، من از سردی زمستان
من از تنهایی و دنیای بی تو میترسم

خداوندا
... من از دوستان بی مقدار، من از همراهان بی احساس
من از نارفیقیهای این دنیا میترسم

خداوندا
من از احساس بیهوده بودن، من از چون حباب آب بودن
من از ماندن چو مرداب میترسم

خداوندا
من از مرگ محبت ،من از اعدام احساس به دست دوستان دور یا نزدیک میترسم

خداوندا
من از ماندن میترسم ،من از رفتن میترسم

خداوندا
من از خود نیز میترسم

خداوندا پناهم ده



خداوندا پناهم ده


مرا دریاب و به سوی خویش بازگردان ،

دستان مهربانت را بگشا


که سخت نیازمند آرامش آغوشت هستم


خیلی دنبال منبع شعر زیبای فوق گشتم.

ظاهرا از کتاب قصر آرامش پدیدآورنده : امین امین‌بوشهری می باشد.)
)

چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 12:32  
 نظرات    
 
علی علیزاده 22:43 چهارشنبه 11 آبان 1390
4
 علی علیزاده
دست شما درد نکنه مهندس جان.
مسعود احمدنژاد 08:37 پنجشنبه 12 آبان 1390
5
 مسعود احمدنژاد
ممنون مهندس بسیار زیبا و آرامش بخش بود
مسعود احمدنژاد 08:37 پنجشنبه 12 آبان 1390
4
 مسعود احمدنژاد
راستی مهندس میشه اون عکس رو تفسیر کنید.
بهزاد حسین زاده 09:28 پنجشنبه 12 آبان 1390
4
 بهزاد  حسین زاده
بابت حسن انتخاب شما متشکرم موفق باشید
امین کرمی 12:51 پنجشنبه 12 آبان 1390
3
 امین کرمی
به نظرم عکسی که استفاده شده یک عکس تبلیغاتی در مورد آلودگی محیط زیست هست!
مهدی ناظمی 12:55 پنجشنبه 12 آبان 1390
5
 مهدی ناظمی
من فکر کنم این اصویر ربطی به شعر نداشته یاشه!!
به نظر بیشتر به معضلات بهداشتی طبیعت پرداخته......البته فکر کنم...
ولی شعرش خیلی قشنگه...
ممنون از حسن انتخابتون
یحیی بهمنی 13:45 پنجشنبه 12 آبان 1390
4
 یحیی  بهمنی
دوستان گرامی متشکرم از حسن نظرتون.

واقعیت همون چیزیه که شما گفتین.

عکس راجع به آلودگی محیط زیسته و ارتباط مستقیمی هم به شعر نداره!

اما از بس مطلب برای سایت خوب فرستادم و درج نشدن، (البته مطمئنم مسؤولین عزیز سایت دلائل موجهی برای عدم درجشون دارن)، لذا این عکس رو که زیبا بود و آرامش دریایش با آرامش شعر و پاکی و نگاه واقع‌گرایانه کودکش با پاکی شعر گره خورده بود، رو باهم دوتا یکی کردم و ارسال کردم تا دوستان لذت بیشتری ببرند. البته امیدوارم.
یحیی بهمنی 13:48 پنجشنبه 12 آبان 1390
5
 یحیی  بهمنی
راستی آقای ناظمی این بطری‌های یکبار مصرف، قسمتی از همون بطری‌هایی هستند که تو فضا دیده بودین! لطفا به این فضایی‌ها سفارش کنین کمی بیشتر مراقب زمین ما باشن. از اون بالا آشغالاشونو میریزن بیرون، خوب میفته تو دریاهای ما دیگه! وگرنه ما زمینی‌ها که اصلا اهل این حرف‌ها نیستیم!!! هستیم؟!! :)
وحیده طباخها 14:21 پنجشنبه 12 آبان 1390
2
 وحیده طباخها
ممنون آقای مهندس، متن واقعا زیبا و روح انگیزی بود
احساس می کنم بهش نیاز داشتم
وحیده طباخها 14:34 پنجشنبه 12 آبان 1390
2
 وحیده طباخها
با اجازتون کپی پیست کردم تو صفحه فیس بوکم
یحیی بهمنی 11:03 شنبه 14 آبان 1390
3
 یحیی  بهمنی
خانم طباخ‌ها، فکر کنم این احساس مشترک بین تمامی خوانندگان چنین اشعاری باشه.
خوشحالم از اینکه مورد پسند قرار گرفته.
یحیی بهمنی 11:05 شنبه 14 آبان 1390
3
 یحیی  بهمنی
ضمنا از ادب شما سپاسگزارم. اما اجازه‌ش دست من نیست، از سراینده‌ش باید تشکر کرد که شعرش رو به اشتراک احساس‌ها گذاشته...